هفته وحدت و چشم انداز تيره وحدت اسلامي
دكتر محمد مهدي مظاهري عضو شوراي مركزي حزب تمدن اسلامي
در آغازين روزهاي هفته جاري مناسبت مبارك و ميموني را آغاز كردهايم كه در فضاي آشوبناك و پرتلاطم غرب آسيا ميتواند به عنوان دريچهاي به سوي صلح و ثبات تلقي شود؛ نامگذاري روزهاي دوازدهم ربيعالاول (ميلاد پيامبر اكرم به روايت اهل تسنن) تا هفدهم ربيعالاول(به روايت شيعه) تحت عنوان «هفته وحدت» اقدامي مدبرانه از سوي امام خميني(ره) بود كه در راستاي نزديك كردن هر چه بيشتر ديدگاههاي پيروان تشيع و تسنن و با هدف اعتلاي عزت و سربلندي بيشتر مسلمانان در جهان و خنثي كردن توطئههاي دشمنان اسلام صورت گرفت.
البته مفهوم اتحاد اسلامي اين نيست كه فرقههاي اسلامي براي ايجاد اتحاد اسلامي از اصول اعتقادي و يا غير اعتقادي خود صرف نظر كنند و به اصطلاح، مشتركات همه فِرَق را بگيرند و مختصات خود را كنار بگذارند؛ زيرا اين كار نه منطقي است و نه عملي. بلكه، هدف امام راحل از نامگذاري اين هفته به نام هفته وحدت، رسيدن كشورهاي اسلامي به دركي فراتر از منافع خودمحورانه ملي و ديدن خطرهايي فراتر از مباحث تنگ نظرانه امنيت ملي است.
نكته اساسي البته اين است كه آنچه خصوصاً در سالهاي اخير موجب اختلاف و پراكندگي كشورهاي اسلامي گرديده، نه عقايد و نگرشهاي مذهبي متفاوت، كه بيشتر استفاده ابزاري و سياسي از مذهب براي تامين منافع خودمحورانه ملي و سركوب و مقابله با كشورهاي رقيب است؛ فرايندي كه به تخريب چهره اسلام، هدر رفت بودجه و سرمايههاي ملي كشورهاي اسلامي و تضعيف جبهه آنها در عرصه بينالمللي انجاميده است.
آنچه در شرايط فعلي بين كشورهاي اسلامي و در راس همه آنها عربستان سعودي و جمهوري اسلامي ايران ايجاد شده است، موجي از مسابقه تسليحاتي، رقابتهاي نظامي و اتحاد و ائتلاف با كشورهاي غير مسلمان و بعضاً ضد اسلام(رژيم صهيونيستي) است كه توسط عربستان سعودي جهت دهي ميشود. اين كشور عربي- اسلامي مهم خليج فارس كه بواسطه ظهور اسلام در سرزمينش، اهميت و احترام شهرهاي مقدس مكه و مدينه و البته دارابودن منابع غني نفتي، جايگاهي راهبردي در جهان اسلام دارد، در سالهاي اخير كوشيده است با نابود سازي وجهه تاريخي و سنتي خود با عنوان خادم حرمين شريفين، عنوان جديد قدرت سلطه گر نظامي و امنيتي منطقه را به خود اختصاص دهند.
از سوي ديگر، ساير كشورهاي اسلامي نيز با قرار گرفتن در حالتي از ركود و تقليد، از ايفاي نقش موثر در جهان اسلام بازماندهاند. برخي همچون كشورهاي شمال آفريقا، افغانستان و پاكستان در آشوب، نا امنيها و مشكلات داخلي خود غرق شدهاند و براي حل آنها نيز به كمك كشورهاي غربي چشم دوختهاند. گروهي ديگر نيز به دنباله رو سياستهاي جاه طلبانه عربستان تبديل شدهاند و راه همسويي با قدرتهاي فرا منطقهاي و ائتلاف پنهاني با رژيم صهيونيستي را در پيش گرفتهاند.
در چنين شرايطي جمهوري اسلامي ايران تا حد زيادي در فرايند وحدت سازي در بين كشورهاي اسلامي تنها مانده است. از زمان پيروزي انقلاب اسلامي، «سياست ايران هراسي» آمريكا و رژيم صهيونيستي مانع نزديكي كشورهاي عربي- اسلامي به ايران گرديده و حتي در سالهاي اخير به شدت توسط كشورهاي اسلامي همسايه ايران نيز تبليغ و بزرگ نمايي ميشود. چنين وضعيتي سبب شده است كه نه تنها وحدت و انسجامي بين كشورهاي اسلامي بوجود نيايد؛ بلكه آتش رقابتها و خصومتهاي بين آنها نيز روز به روز برافروختهتر شود. در حالي كه جمهوري اسلامي ايران خصوصاً در دولتهاي يازدهم و دوازدهم همواره بر ديپلماسي، گفتگو و مذاكره با كشورهاي مسلمان همسايه و تلاش براي ايجاد يك نظم منطقهاي با حضور همه كشورهاي منطقه و بدون دخالت قدرتهاي فرا منطقهاي تاكيد كرده است. همانگونه كه وزير امور خارجه كشورمان نيز در روزهاي گذشته، در سومين نشست گفت وگوي مديترانه در رم تاكيد كرده: «ايران تلاش نميكند بازيگران منطقهاي را كنار بگذارد....و معتقد است همه كشورهاي منطقه بايد با يكديگر همكاري كنند».
طبيعتاً كار كردن در چنين فضاي تيره اي، چشم انداز روشني از همكاري و وحدت اسلامي را پيش رو قرار نميدهد؛ اما جمهوري اسلامي ايران بايد تلاش كند همچون هميشه به نقش پيشروي خود در منطقه ادامه دهد و با خنثي سازي تحركات وحدت ستيزانه، چراغ اتحاد را در منطقه غرب آسيا كه مهد تمدن اسلامي است، روشن نگه دارد.
پيشقدم شدن در تشكيل اجلاسهاي منطقهاي با موضوع «همكاري براي حل مشكلات مشترك» و دعوت از سران همه كشورهاي اسلامي؛ حتي آنها كه با ايران روابط و مناسبات گرم و دوستانهاي ندارند؛
حضور پررنگتر در رسانههاي جهان عرب و آگاه سازي ملتها و سران كشورهاي عربي- اسلامي نسبت به اهداف و آرمانهاي ايران در منطقه
و استفاده از كارشناسان و مشاوران اقتصادي، فرهنگي، زيست محيطي، آموزشي و... براي پيدا كردن مسيرهايي جديد براي تعامل با كشورهاي اسلامي و تمركز بر حل مشكلات مشترك به جاي پرداختن به اختلافات سياسي، برخي از راهكارهايي هستند كه از طريق آنها ميتوان ديوار بلند بياعتمادي بين كشورهاي اسلامي را تا حدودي كوتاهتر نمود و قدمي بلندتر به سوي ايجاد وحدت اسلامي برداشت.