عصر ايران - امروز دومين سالگرد به قدرت رسيدن "دونالد ترامپ" است.
2 سال پيش در چنين روزي – 20 ژانويه 2017- او با اجراي مراسم تحليف و سوگند رياست جمهوري، راهي كاخ سفيد شد و زمام امور را به دست گرفت و حالا دولت او – دولت چهارساله- به نيمه راه رسيده است.
طي 2 سال گذشته ايالات متحده آمريكا و جهان به واسطه اقدامات و سياستهاي غالبا جنجالي و خبرساز ترامپ، شاهد اتفاقات بسياري بوده كه شمار زيادي از اين اتفاقات اگر بيسابقه نبوده باشند، دستكم كمسابقه بودهاند.
خروج ايالات متحده آمريكا از بسياري پيمانها و سازمانهاي جهاني و منطقهاي به بهانه تضاد عملكرد آنها با منافع ملي ايالات متحده آمريكا، از جمله مهمترين سياستهاي تجديد نظرطلبانه ترامپ طي 2 سال گذشته بوده است. ترامپ طي 2 سال گذشته در همه چيز و همه كس تجديد نظر كرده است و تلاش كرده در جهت خلاف مسير سياستهاي دهههاي گذشته آمريكا حركت كند.
او با اعتماد بنفسي كاذب گونه طوري رفتار كرده كه گويي پس از بيش از 2 قرن از رهبري سفيهان و مجانين! بر ايالات متحده آمريكا، حالا يك مرد عاقل و همهكاره پا در كاخ سفيد گذاشته كه ميخواهد با چوب جادوي تدابير خاص خود! همه امور را ظرف مدت زمان كوتاهي درست و بهسامان كند.
امروز در حالي سومين سال دولت ترامپ آغاز ميشود كه تعطيلي موقت دولت فدرال آمريكا به واسطه اختلافات كاخ سفيد و كنگره بر سر بودجه احداث ديوار مرزي مكزيك به ركورد تاريخي 1 ماه نزديك ميشود؛ ركوردي بيسابقه كه به آرشيو ديگر بيسابقههاي دولت ترامپ افزوده شده است.
ترامپ با كنگره تحت اختيار دموكراتها ( در انتخابات مياندوره اي نوامبر گذشته، نيمي از كنگره كه شامل مجلس نمايندگان آمريكا ميشود تحت اختيار اكثريت دموكرات قرار گرفته است.) 2 سال سختي را در پيش رو دارد كه طليعه آن با كوتاه نيامدن كنگره براي اختصاص بودجه براي ديوار مرزي با مكزيك، آغاز شده است.
البته او تا مقداري از تشديد اين اختلافات سياسي منفعت هم خواهد برد و طي 2 سال پيش رو تا زمان انتخابات 2020 رياست جمهوري، بهانه كارشكني و سنگ اندازي كنگره دموكرات را براي تحقق برنامهها و شعارهاي انتخاباتي خود مطرح خواهد كرد.
سخنراني ترامپ در جمع حاميانش در شهر" ايوانس ويل" اينديانا/30 آگوست 2018/عكس: آسوشيتدپرس
با اين حال هنوز معلوم نيست تشديد اختلافات سياسي و دوقطبي شدن جامعه آمريكا به طور تمام و كمال به نفع ترامپ تمام شود، به ويژه آنكه پروندههاي جنجالي همچون دخالت روسيه در روند انتخابات رياست جمهوري 2016 آمريكا، همچنان باز بوده و ممكن است پاي ترامپ دير يا زود به اين پرونده كشيده شود و در اين صورت حتي احتمال استيضاح و بركناري او پيش از دوره قانوني 4 ساله در ميان است.
ترامپ در 2 سال گذشته "برسرزبانترين" شخصيت بينالمللي بوده است و شايد اغراق نباشد اگر ادعا شود هيچ شخصيتي مثل او طي 2 سال گذشته همه روزه در صدر اخبار جهاني قرار نداشته است.
او چهرهاي جنجالي و خبرساز بوده است، رويدادي كه به نظر ميرسد غريزه "ابراز وجود" او را راضي ميسازد و به او لذت ميبخشد.
ترامپ چهرهاي محبوب و منفور است و به نظر ميرسد حالت سومي وجود ندارد، افكار عمومي در آمريكا و جهان يا از او خوششان ميآيد و يا از او متنفرند و منتظرند تا شر او از كاخ سفيد كم شود.
او البته اين هنر را دارد كه وجه منفوريت خود را به "سوخت" چراغ محبوبيت خود تبديل كند و از اين منفوريت در جهت تهييج و تحبيب قلوب هواداران و دوستدارانش استفاده كند.
در آغاز سومين سال فعاليت دولت ترامپ و در حالي كه قضاوتها درباره او كمتر حالت ميانه دارد، به گمان بسياري از ناظران امور، ترامپ در كليت خود چالشي براي دموكراسي غربي بوده است؛ او از سويي متحدان سنتي واشنگتن را طي 2 سال گذشته به شدت آزرده خاطر كرده و از آنها ميلياردها دلار پول طلب كرده است و از سوي ديگر تلاش كرده جايگاه ايالات متحده آمريكا را از داعيه رهبري جهان غرب به جايگاه "پيمانكاري" تنزل دهد؛ " پيمانكاري" كه در ازاي دريافت پول كار ميكند و به قول معروف هر چقدر پول بدهيد به همان ميزان ميتوانيد از سرويس اين پيمان كار استفاده كنيد.
اين وجه از ايالات متحده آمريكا البته وجهي تازه شناخته شده نيست و از دههها پيش نيز وجود داشته اما ترامپ پردهها را كنار زده و صراحت و شفافيت بيشتري به اين وجه بخشيده است.
از نظر مخالفان ترامپ، صدماتي كه او به دموكراسي آمريكايي زده بسيار زياد است و نتايج زيانبار اقدامات و سياستهاي او تا سالهاي سال دوام خواهد يافت. از اين منظر مهمترين ضربهاي كه ترامپ به ايالات متحده آمريكا زده، تخريب وجهه اين كشور است، كشوري كه دستكم بعد از جنگ دوم جهاني داعيهدار رهبري به اصطلاح " جهان آزاد" بوده است.
تا آنجايي كه به جمهوري اسلامي ايران مربوط ميشود، خروج يكجانبه ايالات متحده آمريكا از "برجام" و بازگرداندن دوباره تحريمهاي يكجانبه آمريكا بر ضد ايران، مهمترين پيامد حضور ترامپ در كاخ سفيد بوده است.
ترامپ يك جنگ همهجانبه اقتصادي و رواني و منطقهاي را عليه جمهوري اسلامي ايران كليد زده است و شماري از تندروترين افراد را به مناصب كليدي كابينه نشانده است كه وجه اشتراك آنها دشمني آشكار با جمهوري اسلامي ايران است.
"جان بولتون" و "مايك پمپئو" در صدر اين ليست هستند كه يكي از آنها در جايگاه كليدي "مشاور امنيت ملي كابينه " و ديگري در جايگاه "وزارت امور خارجه" و رهبري دستگاه ديپلماسي ايالات متحده آمريكا نشسته است.
ترامپ همزمان با اين دو انتصاب طي يك سال گذشته شماري از افراد معتدل كابينه را از دوروبر خود تارانده است و كابينه ايالات متحده آمريكا در آغاز سومين سال دولت ترامپ،به زعم بسياري از ناظران هيچ شباهتي به كابينه اول او ندارد.
در آغاز سومين سال فعاليت دولت ترامپ به نظر ميرسد جنگ آمريكاي ترامپ و جمهوري اسلامي ايران هم به نيمه راه رسيده باشد. در اين جنگ مساله "زمان" و "دوام آوردن" تعيينكنندهترين فاكتورها هستند.
ترامپ در ظاهر اميدوار است تحريمهاي همه جانبه او عليه ايران، در نهايت شاخ غول مقاومت ايران را شكسته و ايران را به شيوه تسليمگونه به پاي ميز مذاكره بكشاند، در نقطه مقابل جمهوري اسلامي ايران نيز اميدوار است با استفاده موثر از شكافهاي بينالمللي و تمشيت امور داخلي و خنثي كردن فشارهاي تحريمي، دوام آورده و به آمريكاي ترامپ ثابت كند كه قادر به تسليم ساختن ايران نيست؛ در صورت رسيدن به اين نقطه و ثابت كردن تسليمناپذيري ايران به آمريكاي ترامپ، در آن وقت نشستن پشت ميز مذاكره براي ايران حتي در مقابل آمريكاي ترامپ هم چندان دشوار نخواهد بود.