جستجو
شنبه - ۰۱ اردیبهشت ۱۴۰۳ - ۱۴:۳۶ حزب تمدن > اخبار > دست ما نمك ندارد يا نخست وزير عراق نمك‌نشناس است؟!
 
امكانات سايت

پيوندها

اخبار حزب
عزيز بود ولي همچنان غريبان رفت
شعري در سوك مرحوم دكتر ميرمحمدي؛ دوست ديرين و همراه هميشگي سال‌هاي سال
نقش احزاب سياسي در توسعه سياسي و اجتماعي راه ابريشم
سخنراني آقاي دكتر سيد محمد ميرمحمدي دبير كل حزب تمدن اسلامي و استاد دانشگاه علامه طباطبايي در نشست كميته دائمي (ICAPP) در تهران مورخ 14/11/1396
تكاليف و وظايف پنج دستگاه اجرايي ديگر براي تحقق اقتصاد مقاومتي مشخص شد
معاون اول رئيس‌جمهور طي ابلاغيه‌هايي جداگانه به پنج دستگاه اجرايي، تصويب نامه ستاد فرماندهي اقتصاد مقاومتي ناظر به پروژه‌هاي اولويت‌دار برنامه‌هاي ملي اقتصاد مقاومتي كه در آن وظايف و تكاليف هر يك از دستگاه‌ها براي اجراي اين پروژه‌ها مشخص شده است را ابلاغ كرد.

 
دست ما نمك ندارد يا نخست وزير عراق نمك‌نشناس است؟!


عصر ايران؛ مهرداد خدير- نخست وزير عراق گفته است: «تحريم هاي آمريكا عليه ايران را با بي ميلي اجرا مي كنيم»!

 حزب بارزاني اما اعلام كرده منافع كردستان عراق در گرو گسترش تجارت با ايران و مخالفت با تحريم هاي امريكا عليه ايران است.

از مقايسۀ اين دو اظهار نظر به چه نكته‌اي مي‌رسيد؟ اگر خواننده پي‌گير مطالب عصر ايران باشيد همين سه روز پيش خبر مربوط به نقل اظهارات متفاوت دكتر نقيب‌زاده استاد علوم سياسي را در شبكۀ چهار سيما خوانده‌ايد كه در زمرۀ پربازديدها هم قرار گرفت و كاربران فراوان استقبال و تأييد كردند.

دوشنبه شب، آقاي نقيب زاده در تلويزيون رسمي ايران گفت منافع ما در كردستان عراق و قفقاز است نه در كشورهاي عربي و ما بي دليل در مناطق ديگر هزينه مي‌كنيم و يادآور شد حضور و هزينه در جاهايي كه فرهنگ مشترك يا زبان مشترك يا ريشۀ مشترك داريم قابل توجيه است مانند آسياي ميانه و قفقاز و حتي در مواردي حزب‌الله لبنان و سخن قبلي خود را تكرار كرد كه كردستان عراق تهديدي براي ايران نيست. او حتي پيش‌تر گفته بود كه كردستان عراق، ايران دوم است و فرصت براي ماست و هيچ گاه رابطه خود با ايران را نمي‌گسلد.

مقايسۀ اظهارات نخست وزير عراق كه تازه رييس دولت شيعي هم هست با موضع حزب حاكم در كردستان عراق ضرورت توجه به اين گونه نظرات را بيشتر مي‌كند.

كردستان عراق را دريابيم/ دل به بغداد نبنديم

شايد گفته شود اگر ايران دست از حمايت از عراق بردارد دولت بغداد به سوي سعودي‌ها مي گرود اما مگر همين حالا آقاي مقتدا صدر به طرف رياض غش نكرده است؟ يك دولت مدرن و ملي در بغداد بيشتر به فكر رقابت با ايران است يا يك دولت با ادعاي شيعي مانند مالكي و عبادي كه هم سر در آغوش آمريكا دارند و هم به تهران ابراز ارادت مي كنند و در وقع به چشم رقيب نگاه مي كنند؟

پاكستان كه با عمران خان پا به دوران تازه اي گذاشته اعلام كرده با تحريم ها هم سويي نمي كند و افغانستان كه هم‌زبان و هم‌فرهنگ ماست به تكاپو افتاده تا بندر چابهار از تحريم‌ها مستثنا شود زيرا مي‌خواهد، هند همچنان بتواند از طريق اين بندر با افغان‌ها معاملات تجاري داشته باشد. از يك طرف افغانستان به دريا راه ندارد و محصور در خشكي است و از سوي ديگر تنش ميان هند و پاكستان به حدي است كه هند نمي‌تواند از طريق اين كشور با افغانستان تبادل داشته باشد و بندر ايراني چابهار يگانه امكان است و به اين سبب دولت افغانستان دوست ندارد تحريم عليه ايران را اعمال كند تا احتمالا ايران هم از طريق چابهار متقابلا جبران كند و به دنبال معافي است.

نهايت واكنش آقاي حيدر عبادي نخست وزير عراق اما چه بوده؟ هم او كه خانه اش روي آب بود و شب ها با كابوس داعش به رخت‌خواب مي‌رفت و حالا زبان باز كرده: با بي‌ميلي اجرا مي‌كنيم!

با همۀ احترام به هموطنان عرب يا عرب زبان در داخل ايران، اكثريت قريب به اتفاق ايرانيان علاقه‌اي به گسترش ارتباط با كشورهاي عربي منطقه ندارند و به خصوص در قبال عراق حساس هستند و تنها در حد زيارت مزارهاي 4 گانه و پرهيز از جنگ و خشونت، بايد محدود باشد. به دوبي هم به چشم ديگري نگاه مي‌كنند. دوبي يك شهر – كشور مصنوعي مانند سنگاپور و يك پروژه بزرگ است و علاقه و اشتياق سفر به آن را نبايد با موضوعات ديگر درآميخت تازه آن شوق هم فرو نشسته است.

وقتي برخي تا درضعف هستند قربان صدقه ما مي‌روند و تا قدري جان مي‌گيرند نمك‌دان مي‌شكنند چرا سراغ آناني نرويم كه هميشه با ما هستند؟ تحريم شان هم كرديم و مرزها‌شان را هم مدتي بستيم اما با ما هستند. چون خود ما هستند.

نگران درغلتيدن بغداد به آغوش سعودي ها هم نباشيم زيرا در نگاه سعودي ها عرب شيعه عرب واقعي نيست و هيچ گاه با اعراب شيعۀ عراق ميانه اي ندارند.

بگذاريد صريح و روشن بگويم و از پاره اي مبهم گويي ها كه گاه از سر ناچاري در آن فرو مي‌غلتم فاصله بگيرم. ما اكنون و بيش از هر زمان ديگري به ملي گرايي مثبت و نه ناسيوناليسم افراطي يا شووينيسم نيازداريم.

هيچ واژه‌اي و هيچ مفهومي به قدر «ايران» مردم ما را به هيجان نمي‌آورد. هر بار از همين تلويزيون كه دوستش نداريم، سرود «ايران، به خاك خسته تو سوگند، به بُغض خفتۀ دماوند» با صداي سالار عقيلي پخش مي شود كدام يك از ما موي بر تن مان راست نمي شود و چهار ستون بدن مان نمي لرزد؟ اي ايران و ايران اي سراي اميد كه جاي خود دارند.

بگذاريد عراقي‌ها خودشان با خودشان خوش باشند. حيدر عبادي در اين آزمون مردود شده و هر چه پيغام بفرستد كه ناچار بوده هم فايده ندارد. تقصير هم ندارد. او وام دار آمريكايي هاست. بوش پدر صدام حسين را نينداخته بود كه آواره اين كشور و آن كشور بود. بعد تر وام‌دار ما هم شد. ولي همۀ عمر كه نمي‌تواند زير دِين اين و آن زندگي كند. موضع دولت مركزي عراق اين است اما موضع افغانستان و كردستان عراق هم در يادها مي‌ماند.

ما از اين همسايۀ غربي هيچ گاه خيري نديده‌ايم و اگر مزار امامان نازنين‌مان نبود و بيم يك درگيري خون‌بار و پر تلفات ديگر و ضرورت همسايگي نبود نياز به حداقل رابطه هم نبود اما حالا هم ديگر نياز به اين همه قربان صدقه و نزديكي نيست.

شاه عباس كبير وقتي خبر بدرفتاري با زايران عتبات عاليات را در عراق آن روز كه بخشي از امپراتوري عثماني بود شنيد دستور احياي آرامگاه امام رضا را داد و خود پاي پياده از اصفهان تا مشهد رفت و خويشتن را «كلب آستان رضا» لقب داد. نه صرفا از سر علاقه به آستان علي ابن موسي الرضا كه چون مي خواست زايران ما به جاي سرگرداني در سرزميني ديگر در خاك خودمان سير كنند و آبادش كنند وحالا هم در پايان هر مجلس ترحيم نه فقط به جانب كعبه كه به سوي حرم امام رضا در شرق ايران هم رخ برمي گردانيم و دعا مي كنيم.

كاري نمي توان كرد. جنس ما با امثال نوري مالكي و حيدر عبادي جور در نمي آيد. بي سبب نيست كه مقامات ايراني متولد شهري از عراق هر از گاهي بر تبار ايراني خود تأكيد مي كنند و يادآور مي شوند تولد در جوار عتبات يا به خاطردر سفربودن مادران شان بوده يا تبرك آن و ايراني اند.

درود بر آيت الله العظمي سيستاني كه در هيچ يك از انتخابات عراق شركت نمي كند و مي گويد من ايراني ام. 54 سال است در عراق زندگي مي كند اما مي گويد من ايراني ام.

از عراقي ها توقعي نداشته باشيم و اتفاقا از «اجراي توأم با بي ميلي» استقبال كنيم چون بار سنگيني را از دوش ما هم بر مي دارد. كردستان عراق و افغانستان و قفقاز اما به كارمان مي آيند و درقبال عراق، همين حد كه زيارت برقرار باشد كافي است.

دوران ترامپ و تحريم ها قطعا تمام مي شود و مي خواهيم بدانيم حيدر عبادي و همپالكي ها آن گاه با چه رويي دست به سوي ما دراز مي كنند؟

روح ملي و ايران مان را احيا كنيم. نمي گويم بر طبل ملي گرايي افراطي بكوبيم. اما چه مي توان كرد در اين هنگامه بحران ها آبي از اين جماعت گرم نمي شود و هر چه هزينه كنيم هدر مي رود. دست مان را تا آرنج در عسل كنيم باز ...

شايد گفته شود گردشگران عراقي چه. بيايند. همه جور گردشگر بيايد. اما بين صدايي كه از بغداد مي شنويم و صدايي كه از كردستان عراق، خوب بايد تفكيك قايل شويم...

ايران، به خاك خستۀ تو سوگند
به بُغض خفتۀ دماوند

كه شوقِ زنده ماندنِ من
به شاديِ تو خورده پيوند....

 
Copyright © 2013 - TAMADDON