روحاني: پول‌هاي زيادي خرج شد و حرف‌هاي زيادي براي اسلامي كردن علوم زده شد
به گزارش عصرايران به نقل از ايسنا، حسن روحاني صبح امروز در سي‌ويكمين جشنواره خوارزمي با بيان اينكه پول‌هاي زيادي خرج شد و حرف‌هاي زيادي براي اسلامي كردن علوم زده شد، خاطرنشان كرد: جبر، رياضي و الگوريتم همان جبر و رياضي و الگوريتم ما است، فرقي در اين زمينه ندارد.
وي همچنين گفت: بعضي ها فكر مي‌كنند كه بايد علوم را دسته‌بندي كرده و با عنوان علومي كه ارتباط با دين دارند يا ضد دين هستند، آنها را تقسيم‌بندي كنند. بعضي هم علم را به سنتي و جديد تقسيم مي‌كردند و علم جديد را نمي‌پذيرفتند و معتقد بودند به دانشگاه نياز نداريم. البته اين تفكرات امروز در جامعه ما طرفدار ندارد.
رييس جمهور ادامه داد: عده‌اي مي‌خواستند ثابت كنند كه همه علوم ريشه در اسلام دارد و هر علمي كه پيدا مي‌شد، يك آيه و روايت پيدا مي‌كردند و مي‌گفتند كه ريشه آن در دين است كه اين حرف درست نيست. خود پيامبر مسلمانان را تشويق مي‌كرد كه به نقاط مختلف دنيا بروند و علم بياموزند.
اهم سخنراني رييس جمهوري را به نقل از خبرگزاري ها در ادامه بخوانيد:
*اسلام آموخت كه بايد علم را از هر جايي بياموزيد. علم و دانش و هنر علم مرزي را نمي‌شناسد. آنها دوره‌اي را مي‌خواستند علم سوسياليستي درست كنند معلوم شد كه ناموفق بودند. علم به نوع تفكر و ايدوئولوژي وصل نمي‌شود. در كشور جناح‌بندي داريم اما نمي‌توانيم بگوييم علم رياضي اصوگرايان و علم رياضي اصلاح‌طلبان. علم مرز نمي‌شناسد عده‌اي در كشور سال‌ها فيزيك و شيمي اسلامي درست كردند، مقصود چيست؟ پول‌هاي زيادي خرج شده است و وقت زيادي صرف شده است. جبر، جبر است. رياضي هم رياضي است. چه فرقي مي‌كند مگر ايدئولوژي و تفكر اسلامي اثر مي‌گذارد؟
*بعضي‌ها مي‌گفتند پزشكي كه متكي بر داروي شيميايي باشد را ما قبول نداريم و ما پزشكي سنتي را قبول داريم. امروز اين تفكرات در جامعه ما جايي ندارد. حكمت دانش و علم گشمده مومن است و هرجا باشد آن را پيدا مي‌كند و مي‌آورد.*يك سري تقسيم‌بندي‌هايي در زمينه علم اسلامي وجود دارد، با اين تقسيم‌بندي‌ها دين عظمت پيدا نمي‌كند و اگر اتفاق هم نيفتد پائين نمي‌آيد دين مسئوليت بلندي براي هدايت انسان در مسير درستكاري دارد.
*بين آن‌هايي كه با تفكر اسلامي و ديني دنبال علم هستند و كساني كه با تفكر مادي براي قدرت بيشتر، استعمار و استثمار به دنبال علم هستند، يك تفاوت وجود دارد. چگونه علم به ابزار سلطه‌جويي تبديل شد؟ صنعت به دنبال مواد اوليه كه باعث استثمار شد، در غرب به وجود آمد.
*البته هر كه داناتر است، تواناتر است. علم توانمندي مي‌آورد، بينش مي‌آورد علم دين خاص به انسان مي‌دهد. اين كه از علم براي سلطه‌طلبي و استعمار ديگران و استثمار ديگران استفاده كنيم كار اسلامي نيست.
*علم اسلامي به اين معنا است كه علوم بايد در خدمت انسان باشد. علم بايد مشكلات بشر را رفع كند، علم با هدف خدمت، شناخت اخلاق، شناخت جهان و طبيعت، روابط صحيح در ميان انسان‌ها و با هدف كمك به بشريت وكاهش رنج و درد بيمار است. علم بر مبناي خدمت است.
*همه ما اين را مي‌دانيم كه علم بشر بسيار بسيار محدود است و اين ارتباطي به امروز ندارد. بلكه سال‌هاي سال همچنان محدود خواهد ماند و قرآن مي‌فرمايد ما نمونه‌اي كوچك از علم را در اختيار شما قرار داديم. اگر اين لغت درست باشد، در قرآن آمده كه فرشته‌ها مي‌گويند چرا انسان را آفريدي كه اين‌چنين فساد مي‌كند؟ خداوند از اينجا شروع مي‌كند كه خود تبديل به معلم مي‌شود، انسان تبديل به دانش‌آموز مي‌شود و مي‌گويد همه امتياز بشر قدرت فراگيري و قدرت بيان و نقل آن است.
*قرآن هم اساس عظمت انسان را علم و دانش دانسته و برتري انسان را يادگيري مي‌داند. انسان موجودي است كه ياد مي‌گيرد و فرشته موجودي است كه علم ذاتي دارد. بنابراين ما اساساً به‌دنبال علم و دانش هستيم.
*برخي از تقسيم‌بندي‌هايي كه پس از انقلاب در جامعه رخ داده، چندان دقيق نيست. قطعاً علم اسلامي و غيراسلامي شبيه همديگر است و تفاوتي ميان آنها وجود ندارد، بلكه اهداف فرق دارد. ما نمي‌توانيم بگوييم فلان خودرو اسلامي است و آن يكي نيست. اينكه شما يك قرآن در داشبورد خودرو بگذاريد كه خودروي اسلامي نمي‌شود. اما اينكه چگونه از اين خودرو به نحو احسن استفاده كنيم، مي‌تواند در اين تقسيم‌بندي موثر بوده و تاثير بگذارد. اين نحوه استفاده نشان‌دهنده فردي است كه داراي آرمان‌هاي بلند است.
*مي‌توانيم سازنده يك تمدن بزرگ باشيم، خدايي ناكرده مي‌توانيم هم نباشيم. چطور برخي كشورهاي آسيايي امروز حتي در برخي رقابت‌ها با غرب وارد شدند. همه مي‌گويند پايان اين قرن از آن آسيا است.
*خداوند اين توانمندي را در اختيار ما قرار داده است. ما ايراني‌ها هم تمدن‌ساز بوديم و هم تمدن‌هايي را پرورش داديم، مثل تمدن اسلامي. ما هم در منطقه خودمان پيشتاز بوديم و اولين كشوري بوديم كه دموكراسي را در منطقه ايجاد كرديم. در حدود ۱۱۰ تا ۱۱۱ سال پيش زماني كه در منطقه خبري از مردم‌سالاري نبود، دموكراسي را به وجود آورديم.
*در طول اين ۴۰ سال پس از انقلاب هم گام‌هاي مثبتي برداشتيم. اكنون ما حدود ۴ ميليون دانشجو داريم. ۱۲ ميليون انسان دانش‌آموخته دانشگاهي داريم. دانشگاه و دانشجويان ما نه‌تنها در مسائل علمي، بلكه در مسائل سياسي و سرنوشت‌ساز همواره تاثيرگذار بودند.
*دانشگاه از همان اوايل نهضت انقلاب اسلامي، در سال‌هاي مختلف از سال ۴۲ تا سال‌هاي ۵۶ و ۵۷ نقشي تاثيرگذار به همراه داشت و همواره شاهد نقش موثر دانشگاه‌ها در مسير اين نهضت بوديم و بعد از آن نيز در انتخابات‌ها همواره شاهد بوديم، دانشگاه‌ها چگونه تاثيرگذار بودند و هر بار كه به ميدان آمدند چگونه جامعه را با خود همراه كردند.
*ما در بحث سلول‌هاي بنيادي، بيوتكنولوژي، نانو، دانش هسته‌اي و آي سي تي پيشرفت‌هاي قابل ملاحظه‌اي داشته‌ايم. اين كشور هم اراده و هم انگيزه لازم را دارد و دولت بايد محيط مساعد را فراهم آورد و دانش ما براي پيشرفت نياز به آ‌زادي‌هاي پژوهشي دارد.
*دانشگاه‌ها و اساتيد ما بايد در پژوهش‌ها آزاد باشند، در علوم و حتي علوم سياسي و جامعه‌شناسي آنچه مي‌فهمند را بايد بتوانند عالمانه و آزادانه بيان كنند.
*ما نبايد نتيجه تحقيق را از قبل براي پژوهشگران مشخص كنيم، پژوهشگران و اساتيد ما بايد بتوانند آزادانه به تحقيق بپردازند و به نتيجه خودشان برسند. خداوند به ما ايراني‌ها استعداد و انگيزه داده و ما بايد محيط را فراهم آوريم و همه دست به دست هم دهيم تا يك محيط مساعد در دانشگاه‌ها به وجود آيد و اگر چنين شد پيشرفت ما مي‌تواند به سرعت صورت گيرد.
*هيچ كشوري با انزوا به جايي نخواهد رسيد، اگر ما روابط علمي‌مان را با دنيا محدود كنيم به نتيجه مطلوب نخواهيم رسيد لذا در دنياي علم اين صحبت‌ها جايي ندارد. ما در علم و دانش و در رشته‌هاي تخصصي بايد با دنيا در ارتباط باشيم.
*مشكوك بودن به اساتيد، دانشجويان و پژوهشگران نادرست است. اينان به آينده، دين، كشور و ملت‌شان علاقمند هستند لذا بايد سخت‌گيري‌هاي بي‌جا را كنار بگذاريم و اگر روابط خوب با دنيا داشته باشيم و بتوانيم پروژه‌هاي مشترك را با دنيا پيش ببريم سريع‌تر به نتيجه خواهيم رسيد.
*مسائلي از جمله آلودگي هوا، ريزگردها و كمبود آب در اولويت اقدامات دولت قرار دارد كه با همراهي دانشگاهيان و پژوهشگران مي‌توانيم اين مشكلات را حل كنيم. ما در روزهايي مدارس و كارمان را به دليل وجود آلودگي تعطيل مي‌كنيم و به دليل صنعت ناقص، هواي تنفسي‌مان كم شده است. دنيا با خودروهاي سوخت فسيلي نمي‌تواند مشكل آلودگي هوا را از بين ببرد و ما نيز اين مشكلات را داريم كه در حل آن اقداماتي را انجام داده‌ايم.
*ما اساسا در خشكسالي قرار داريم كه بايد در جهت رفع اين مشكلات به كمك دانشگاهيان و پژوهشگران اقدامات لازم را انجام دهيم.
*ما تا به حال مي‌گفتيم، دانشگاه‌هاي ما بايد پژوهش‌محور باشد. دانشگاه نقال نيست كه علمي كه ۱۰ سال پيش در غرب بوده و ۵ سال پيش ترجمه شده را استاد، امروز به دانشجو منتقل كند تا عملاً دانشجو در جريان علم ۲۰ تا ۳۰ سال قبل قرار گيرد. ما براي نقالي نيامديم. ما براي خلاقيت آمديم. علم بايد ما را به حرف نو، سخن نو، علم نو و ايده نو داشته باشد.
*دانشگاه‌هاي ما بايد كارآفرين باشند. البته بايد پژوهش‌محور هم باشند اما مشكل اصلي ما پديده بيكاري است و در نتيجه بايد به دانشگاه كارآفرين امتياز بدهيم. اگر موضوع را به بنده به‌عنوان مسئول اجرايي كشور واگذار كنند، به آن دانشگاهي امتياز مي‌دهم كه دانشجويانش بعد از چند سال بيكار نباشند. اگر دانشجويان آن دانشگاه بعد از ۴ سال بيكار بودند، يعني دانشگاه، نحوه جذب و نحوه مديريت‌مان ايراد دارد.
*سازمان برنامه و بودجه بايد به اندازه كارآفريني به دانشگاه‌ها بودجه بدهد. دانشگاهي كه دانشجويانش در سال سوم جذب بازار كار مي‌شوند، در اولويت قرار دارند.*استخدام دولتي، حدي بسيار محدود دارد. هم‌اكنون دستگاه اجرايي ما به اندازه كافي چابك نيست. بنابر اين معيار دانشگاه ما، بايد كارآفريني و معيار پژوهش ما، صنعتي شدن محصول و به دست آوردن بازار باشد.
* اگر پژوهش‌هاي ما توانست بازار به دست بياورد، اين مي‌شود پژوهش مناسب. پژوهش ما بايد به تجاري شدن و صنعتي شدن و درنهايت تصرف بازار منتهي شود و معيار دانشگاه‌هاي ما بايد كارآفريني باشد. اين كار تجديدنظر در برنامه‌ريزي، تجديدنظر در كنكور و نحوه جذب مي‌خواهد. بايد ببينيم كجا و در چه نقطه‌اي از كشور بايد چه رشته‌اي بياموزيم. اگر كشتي‌سازي را به كوير ببريم، يعني مشكل داريم. دانشگاه غرب كشور، يك جور است و دانشگاه شمال و شرق و جنوب كشور يك جور.*مطمئن هستم آينده بهتري در انتظار علم، فناوري و توليد علم براي جوانان با استعداد ما قرار دارد. همه بايد در اين زمينه تلاش و كوشش كنيم.
