عصر ايران؛ مصطفي داننده- حزب موتلفه اسلامي را ميشود قديمي ترين حزب جمهوري اسلامي دانست. تقريبا به جز سالهايي كه حزب جمهوري اسلامي در راس كار قرار داشت و موتلفهايها در آن ادغام شده بودند، اعضاي موتلفه به نام موتلفه در صحنه سياسي ايران حضور داشتند.
مرتضي مطهري، سيدمحمد بهشتي، سيدعلي اندرزگو، محمدجواد باهنر، حبيبالله عسگراولادي، حسن عباسپور، اسدالله بادامچيان، محمدنبي حبيبي، علاءالدين ميرمحمدصادقي، سيدمصطفي ميرسليم، جعفر شجوني، حسن غفوريفرد، محسن رفيقدوست از مهمترين موتلفهايهاي تاريخ سياست ايران بوده و هستند.
موتلفه اسلامي در اين سالها تلاش كرده است از خود يك چهره حزبي نشان دهد. سياستمداراني كه تمام تصميمات خود را بر اساس تصميم حزب ميگيرند. شايد در حرف اينگونه باشد اما در عمل موتلفهايها به ويژه اعضاي قديمي تر اين جريان هميشه ساز ناكوك زدهاند و رفتاري غير حزبي داشتهاند.
آخرين نمونه آن مصطفي ميرسليم و داستان نامزدي اوست. حزب موتلفه تصميم ميگيرد در انتخابات رياست جمهوري سال 96 نامزد داشته باشد. بر اساس همين تصميم ميرسليم نامزد انتخابات رياست جمهوري شد.
در روزهاي آخر انتخابات در حالي كه مير سليم خواهان حضور در انتخابات بود، موتلفهايها يعني نبي حبيبي، بادامچيان و توكلي بينا تصميم ميگيرند نامزد موتلفه به نفع نامزد نهايي اصولگرايان يعني سيد ابراهيم رييسي كنار برود. اين تصميم، تصميم حزب نبود و بلكه تصميم سه زعيم موتلفه بود.
نبي حبيبي ماجرا را اينگونه روايت ميكند:« آقاي بادامچيان بهعنوان رئيس شوراي مركزي و آقاي توكليبينا هم بهعنوان رئيس هيئت نظارت. جلسه سهنفره بود. حدود ساعت ۱۲ شب با تعاملاتي كه با بيرون و داخل مؤتلفه داشتيم و ممكننبودن اينكه شوراي مركزي جلسه داشته باشد تصميم [خود را گرفتيم]. قبول داريم اين تصميم شوراي مركزي نبود اما تصميم مديريتي سه نفر از مسئولان طرازاول مؤتلفه بود. حدود ساعت ۱۲ تصميم گرفتيم بيانيه بدهيم. در اطلاعيه اعلام كرديم مؤتلفه اسلامي از ادامه نامزدي كانديداي مورد نظر خود صرفنظر كرده و از آقاي رئيسي حمايت ميكند. اين [اطلاعيه] ساعت ۱۲، ١٢:١٥روي رسانهها قرار گرفت. قبلا با آقاي ميرسليم صحبتهايي شده بود ولي ايشان اصرار به ماندن داشتند. بعد از اطلاعيه ما، ايشان اعلام كردند باز هم ميمانند. فرداي آن روز هم با ايشان يك جلسه گذاشتيم كه ما فكر ميكنيم مصلحت مؤتلفه و جريان اصولگرايي و روحانيت در اين است كه شما اعلام انصراف بكنيد. آقاي ميرسليم گفتند من چنين مصلحتي را احساس نميكنم و در رقابت باقي ماندند.»
سه عضو ارشد موتلفه تصميم ميگيرند بدون برگزاري جلسه شوراي مركزي بيانيه صادر كنند و از نامزد غير موتلفهاي حمايت كنند. رفتاري كه كاملا غير حزبي بود. ميرسليم در انتخابات ماند و آنگونه كه از شواهد پيداست دلخوري نيز ميان آنها بعد از انتخابات پابرجاست.
اين رفتار در انتخابات مجلس دهم نيز قابل مشاهده بود. حزب موتلفه تصميم گرفت بر اساس سازوكار وحدت عمل كند و نامزدهاي اين حزب در وحدت حل شوند. فهرست اصولگرايان سه موتلفهاي داشت و اين باعث شد ديگر اعضاي اين حزب مانند حسن غفوري فرد تصميم بگيرند از طريق فهرست ديگري وارد صحنه رقابت شوند.
اين رفتار نشان ميدهد كه ديگر نميشود از موتلفه انتظار رفتار حزبي داشت. نه حضور در صحنههاي سياسي حزبي است و نه كنار كشيدن از آن . واقعا اگر حزبي قدرتمند بود بايد با كساني كه رفتار غيرحزبي داشتند برخورد حزبي ميشد.
به طور مثال اگر رفتار نبي حبيبي، بادامچيان و ميرسليم غير حزبي بوده است شوراي مركزي اين حزب بايد با آنها برخورد حزبي ميكرد. شاهد هستيم آنها رفتار غير حزبي انجام دادند و در ردههاي بالاي حزب هم باقي ماندهاند.
در حزب جمهوري اسلامي سيد حسن آيت تصميم ميگيرد به ميرحسين موسوي به عنوان وزير خارجه راي ندهد در حالي كه ميرحسين نامزد اين جريان بود. آيتالله بهشتي خطاب به آيت ميگويد اگر راي مخالف بدهد به دليل رفتار غير حزبي از جمهوري اسلامي اخراج خواهد شد. البته با شهادت دكتر بهشتي اين ماجرا به فراموشي سپرده شد.
از حزب موتلفه تنها نامي باقي مانده است و شايد ديگر نميشود از آنها انتظار رفتار حزبي داشت. به نظر ميرسد موتلفه به پايان خط خود رسيده است.