دور تا دور سالن انتظار براي ورود به دفتر كارش، مرداني با لباسهاي يكدست سفيد بلوچي نشستهاند، براي واردشدن، هيچ بازرسي صورت نميگيرد. دفترش شلوغ است، ريشسفيدان صندلي به صندلي جلو ميروند و به زبان بلوچي حرفهايي رد وبدل ميشود كه يكمرتبه دفتر خلوت ميشود و تنها چند نفر از نزديكان و يا مشاوران باقي ميمانند.
به گزارش عصرايران، شهروند نوشت: روي ميز دفتر كار «مولوي عبدالحميد اسماعيلزهي» در يكي از ساختمانهاي مسجد بزرگ اهل سنت زاهدان، بريدههايي از روزنامهها و خبرگزاريها قرار دارد كه مرتبط با مسائل اهل سنت است؛ در تمام پاسخهايش هم مدام «اهل سنت» تكرار ميشود. امام جمعه اهل سنت زاهدان كه حالا همه عمق تاثيرگذارياش بر مردم مناطق بلوچنشين و اهل سنت را ميدانند، اين روزها و در آستانه ۷۰ سالگي در گفتوگوي مفصلي با «شهروند» بيش از گذشته بر اعتدال و گفتمان تاكيد ميكند و از لزوم رفع تبعيضها ميگويد.
تعداد زيادي از منتخبان پنجمين دوره انتخابات شوراي اسلامي شهر و روستا در سيستانوبلوچستان زنان هستند؛ حتي بخش مركزي خاش، رتبه نخست در كشور را دارد. شما تا چه اندازه موافق حضور زنان در جامعه و مناصب مديريتي هستيد و اين روند را چگونه ميبينيد؟
بله؛ ما موافق هستيم. در ائتلاف ما در زاهدان يكي از زنان شيعه حضور داشت كه به شورا هم راه يافت. در دور قبل هم دو خانم از ائتلاف ما رأي آوردند. الان خانمها دانشگاه ميروند و تواناييهايي دارند و اگر شئونات اسلامي را رعايت كنند، مشكلي نيست. ما حتي اعتراض داريم و وقتي وزرا مطرح شدند، گفتيم كه اهل سنت و خانمها جايي در كابينه ندارند. انتقاد ما اين بود كه اگر زني در كابينه بود در همه دنيا مورد استقبال قرار ميگرفت؛ قبلا معاون وزير گذاشتند پس ميشود كه وزير هم از بين زنان انتخاب كرد و خوب بود اگر زني در بين وزرا هم حضور داشت.
از ضرورت حضور يك زن در بين وزرا سخن گفتيد و حضور زنان در شورا و دهياريهاي استان را هم مثبت ميبينيد. با اين حال بسياري از فعالان حقوق زنان معتقدند كه زنان در بلوچستان و درمناطق سنينشين از برخي حقوق ابتدايي خود محروم هستند و مثلا به بحث چندهمسري در اين مناطق اشاره ميكنند. شما چندهمسري را ناقض حقوق زنان ميدانيد و كاري در اين زمينه تا الان انجام داديد؟
بله؛ در اين شك ندارم كه حقوق زنان در جامعه ما خيلي ضايع شده است و دليل آن فاصله موجود با قرآن عظيمالشأن و احكام است. در قرآن آمده است كه همان اندازه كه مردان بر زنان حق دارند به همان اندازه و نه كموبيش، زنان بر مردان حق دارند و اين حقوق متساوي و برابر است.
بنابراين ما بايد بيشتر روي آن موضوع كار كنيم كه حقوق رعايت نميشود. درباره تعدد همسر هم چيزي است كه اسلام جايز دانسته اما اسلام ميگويد بايد عدالت اجرا شود و اگر كسي نميتواند عدالت را رعايت كند، نبايد همسر ديگري اختيار كند. از اين مجوز براي چندهمسري استفاده شده اما متاسفانه بعضيها رعايت نميكنند و همين ميشود تا حقوق زنان رعايت نشود.
يعني شما معتقديد كه چندهمسري باشد ولي عدالت بايد لحاظ شود؟
بله؛ از لحاظ عقلي هم اگر بخواهيم به اين مسأله نگاه كنيم، عقل هم ميگويد كه درست است. درست است كه براي زنان سخت است ولي الان در جامعه ما جمعيت زنان بيشتر از مردان است. جنگها مثل جنگ ايران و عراق جمعيت مردان را كمتر كرده است. تعدد همسر از لحاظ شرعي درست است و حكمتي در حكم خداوند است ولي خداوند مشروط كرده كه بايد عدالت رعايت شود. اگر عدالت رعايت شود، حقوق زنان ضايع نميشود.
شما و اهل سنت ايران همواره از اصلاحطلبان حمايت كرديد و در دو انتخابات رياستجمهوري گذشته هم به «حسن روحاني» رأي داديد. با اين همه معتقديد كه پس از به قدرترسيدن اصلاحطلبان به خواستههاي خود نرسيدهايد؟
اهل سنت در گذشته از اصلاحطلبان حمايت كردند، به اين اميد كه در جامعه تحول به وجود بيايد و اصلاح صورت گيرد، چون از نام اصلاحطلبان آشكار است كه دنبال اصلاح و بازسازي جامعه هستند. در دو دوره رياستجمهوري دكتر روحاني هم در حد وسيع حمايت كردند. در دور دوم، اهل سنت خيلي هماهنگ در صحنه آمدند و حتي ما گزارش داريم كساني كه در طول ۳۸سال پس از پيروزي انقلاب در انتخابات شركت نكرده بودند، در اين انتخابات براي نخستينبار رأي دادند و استدلال ميكردند كه چون شما (من) گفتيد، بياييد رأي بدهيد، ما هم احساس مسئوليت كرديم.
اهل سنت هم درحاشيه كشور هم در كلانشهرها، همه آمدند و رأي دادند و حتي بر مشاركت برادران شيعه هم تأثيرگذار بودند. انتظار ما اين است كه تحولي در مناطق سنينشين صورت بگيرد. در چهارسال اول دوره اعتدال، تحولاتي در برخي مناطق بوده و در برخي موارد هم افرادي از اهل سنت را به كار گرفتند. تحولاتي بوده هرچند كه ضعيف بود. كساني كه در زمينه مسائل سياسي اطلاعات دارند، همه اذعان دارند كه برگ برنده جناب روحاني در اين دوره، آراي اهل سنت بوده و انتظار ميرود كه اصلاحطلبان آستين را بالا بزنند و انتظارات را برآورده كنند؛ البته انتظار بود كه اهل سنت در كابينه حضور پيدا كنند كه صورت نگرفت ولي اميد است كه در معاونان وزرا، استانداران و سفرا اهل سنت به كارگرفته شوند.
كه البته قبلا و در دولت يازدهم يك سفير اهل سنت وجود داشت.
بله و خوشحالي ما هم از همين بود كه براي نخستينبار يك سفير اهل سنت به كار گرفته شد ولي انتظارات در اين دوره بيشتر است. ما بايد فرصت بدهيم و منتظر بمانيم كه چه اتفاق و تحولاتي صورت ميگيرد. الان با اين نامه و فرماني كه رهبر معظم انقلاب صادر كردند، راه هموارشده، زمينه بيشتر فراهم است و الان هيچ عذري قابل قبول نيست.
قبلا ميگفتند كه فشار وجود دارد و پيشتر ميگفتند از طرف نهادها و ارگانهاي انقلابي فشار ميآوردند كه از شخصيتهاي اهل سنت استفاده نشود اما الان شخص اول مملكت، رهبر معظم انقلاب، فرماني صادر كردند كه محتواي قانون اساسي و شرع اسلام است. الان همه جامعه ايران و همه دولتمردان، همه علما از شيعه و سني بايد اين فرمان را اطاعت كنند و به نظر من شرايط فراهم شده كه ديگر دولت حرف هيچكسي را نشنود و اگر كسي اعتراض كرد، اين فرمان مقام معظم رهبري را نشان دهند.
از داخل وزارتخانههاي مختلف شنيديم كه وقتي وزير ميخواست در معاونتها از اهل سنت استفاده كند، گروهي تماس ميگرفتند و تهديد ميكردند ولي الان كسي جرأت نميكند چنين تماسي بگيرد، چون نامه رهبري وجود دارد. درخواست ما اين است كه هم وزرا و هم مديران كشور همين فرمان رهبري را يك تابلو كنند و بالاي سر خود نصب كنند و هركسي حرفي زد، اين تابلو را نشان دهند.
در سفر پس از انتخابات حجتالاسلام رئيسي به زاهدان، با هم جلسهاي داشتيد كه بعضي آن را به معناي هشدار به دولت كنوني قلمداد كردند؛ اينكه اگر به خواستههاي خود نرسيد، ممكن است در انتخابات بعد، به سمت اصولگراها برويد. چنين برداشتي از اين جلسه درست است؟
من با جناب آقاي رئيسي از قديم رفاقت دارم؛ سلامعليك ديرينه داريم. ايشان از چهرههاي شاخص كشور هستند و اينجا كه تشريف آوردند، ميهمان بودند و وظيفه ما بود كه در خدمت ايشان باشيم. حتي من آن روز، روزه داشتم؛ روزه نافله و مستحب بود. سر سفره جناب آقاي سليماني فرموند كه به احترام ميهمان شما روزه خود را بشكنيد و ما هم قبول كرديم و روزه خود را شكستيم تا بتوانيم سر سفر جناب آقاي رئيسي خدمت ايشان بنشينيم. در دو ضيافت ما خدمت ايشان بوديم.
البته قبل از انتخابات اين مسأله را گفتيم؛ از طرف اصولگرايان مراجعه شد كه شما اين چند دوره اصلاحطلبان را تجربه كرديد و براي شما كاري نكردند، اينبار اصولگرايان را تجربه كنيد و ببينيد آنها براي شما چه كاري انجام ميدهند. ما هم گفتيم كه اهل سنت وابسته به هيچ جرياني در كشور نيستند. اول فكر ميكنيم كه چه كساني به نفع كل كشور هستند و دوم اينكه چه كسي به منافع اهل سنت كه دچار تبعيض و محروميت هستند، نزديك است؛ يعني اول منافع ملي و بعد منافع اهل سنت. ما آن زمان اين موضوع را گفتيم و اگر اصولگرايان قول همكاري ميدادند، ما چرخش ميكرديم؛ گر چه ممكن است اين چرخش براي ما مضرات داشته باشد ولي ما هم به دنبال منافع ملي و منافع جامعه خودمان هستيم. الان هم حرف ما همين است و اگر بدانيم اصولگرايان برنامهشان خوب است، در انتخابات آينده اين امكان وجود دارد كه از آنها
حمايت كنيم.
قبل از انتخابات، برنامهاي با دكتر روحاني و تيم ايشان داشتيد و قول مشخصي به شما داده بودند؟
قول مشخص به ما ندادند كه مثلا ما در كابينه حتما از اهل سنت استفاد ميكنيم؛ ولي بالاخره با صحبتهايي كه با تيم آقاي روحاني بوده اين قول را دادند كه تا هر اندازه كه بتوانند سعي ميكنند مشكلات اهل سنت را حل كنند و خواستن توانستن است. الان اهل سنت همين را ميگويند كه اگر آقاي روحاني و تيمش جدي باشند، مشكلات قابل حل است مخصوصا با اين نامه مقام معظم رهبري. البته مردم ما الان مقداري گلهمند هستند، چرا كه اصلاحطلبان وقتي در انتخابات پيروز ميشوند مردم را فراموش ميكنند و آن رفتوآمدهاي ايام انتخابات را بعد از انتخابات ندارند.
آنها بايد بدانند كه قدر همه مردمي كه حمايت كردند را بدانند؛ شيعه و سني. اگر آنها به خواستهها توجه نكنند، اين خطر وجود دارد كه همه ملت به سمت ديگر چرخش كنند. بعضي هستند كه دنبال منافع خودشان هستند و ممكن است منافع ملي و منافع اقوام را فراموش كنند و تلفن آنها را جواب ندهند، براي گرفتن ملاقات يكسري مشكلات درست كنند. رهبران اصلاحطلب بايد دنبال خواسته مردم باشند كه اكثر خواستهها هم منافع ملي و كشور است. وحدت ملي و پايدار زماني حاصل ميشود كه منافع تمام اقوام و مذاهب لحاظ شود. اصلاحطلبان بايد با سعهصدر حتي منافع جناحي خود را كنار بگذارند و دنبال منافع مردم و اقوام باشند.
يكي از معضلات اين استان، بازماندگان از تحصيل هستند كه آمارهاي متفاوتي هم بيان ميشود و به نظر ميآيد تعداد آنها چندصدهزار نفر باشد. با فرمان دو سال پيش مقام معظم رهبري، به لحاظ قانوني امكان تحصيل حتي براي اتباع خارجي هم فراهم شده اما همچنان در سيستانوبلوچستان بسياري از كودكان مدرسه نميروند كه اين بيسوادي ميتواند ريشه بسياري از مشكلات امنيتي و فرهنگي هم شود. چطور ميشود امكان تحصيل اين افراد را فراهم آورد؟
بخش بزرگي از ناهنجاري و مشكلات استان ما به فقر فرهنگي برميگردد؛ همانطور كه فقر اقتصادي هم اينجا وجود دارد. دو مقولهاي كه زاييده تبعيض هستند و اگر اين تبعيض را بتوانيم برطرف كنيم كه مقام معظم رهبري هم فرمودند كه بايد از بين برود، فقر فرهنگي و مالي هم از بين خواهد رفت. ديگر اينكه مسئوليتها در آموزش و پرورش را بايد به خود اهل سنت و مردم منطقه داد و نيروهاي بومي را به كار بگيرند.
اين ميتواند تغيير ايجاد كند. مثلا مديريت آموزش و پرورش استان تا الان و بعد از انقلاب يك بار دست اهل سنت نيفتاده است. براي يك دوره بگذارند يكي از اهل سنت به مديريت آموزش و پرورش برسد و اگر تحول به وجود نيامد، بگويند كه اين مشكلات نتيجه تبعيض نيست. زاهدان دو منطقه آموزش و پرورش دارد كه تا الان مدير يكي از اين مناطق را هم از اهل سنت انتخاب نكردند.
يا هنوز در چابهار يا برخي شهرهاي بلوچستان هنوز اين اتفاق نيفتاده و تبعيض يعني همين. الان در هر بخشي از زندگي مردم نگاه كنيد نتيجه اين تبعيض ديده ميشود. يكي از كانديداهاي استانداري گفت كه بالاترين مشكل سيستانوبلوچستان فقر است كه من به او گفتم شما تشخيص ندادي هنوز و بيشتر بررسي كنيد، ببينيد كه ريشه فقر به كجا برميگردد. فقر معلول است و بايد مشخص شود ريشه و علت آن چيست؟ آيا معدن نداريم، زمين كشاورزي نداريم، براي صنعت زمينه فراهم نيست، آيا مرز نداريم... اين همه پتانسيل وجود دارد. چرا از اين پتانسيلها استفاده نميشود؟
در اين استان،گاهي اختلاف و تفكيكي بين سيستاني و بلوچ يا شيعيان و اهل سنت ديده ميشود يا گروهي از داخل و خارج تلاش ميكنند به اين مسائل دامن بزنند. شما بهتازگي از يك فرد سيستاني براي رسيدن به وزارت نيرو حمايت كرديد كه با استقبال زيادي روبهرو شد و ميتواند گامي مثبت براي از بين بردن اين شائبهها باشد.
بله، اين طبقهبنديها بايد از بين برود و نبايد مردم استان كه از تنوع قومي و مذهبي برخوردارند، اختلاف داشته باشند و زمينه سوءاستفاده فراهم شود. اقوام اين استان رابطه تاريخي و برادري قديمي با هم دارند. بعضي تلاش كردند كه زمينه اختلاف را به وجود بياورند كه ما اعتقادي به اين مسأله نداريم.
توسعه اين استان زماني حاصل ميشود كه همه افراد شايسته استان از هر قوم و مذهبي در كنار هم قرار بگيرند. از اينرو، ما از «دكتر احمد علي كيخا» حمايت كرديم و سوابق كاري افراد توانمند استان را هم به تعدادي از وزرا تحويل داديم كه از اين افراد در مناصب تاثيرگذار استفاده كنند. ما اعتقاد داريم كه بايد در مناصب مديريتي استان هم تعادل وجود داشته باشد. در همين شورا كه فهرست ما رأي آورد، گفتيم كه شهرداري از هر طرفي بود، معاون بايد از طرف ديگر باشد و معتقد به اعتدال هستيم كه در كنار هم باشيم.
درباره صيادان چابهاري اسيرشده به دست دزدان دريايي سومالي كه تعدادي از آنها در اين دوسال جان خود را از دست دادند و بازماندگان هم در شرايط بدي بهسر ميبرند، شما تا الان چه كاري انجام دادهايد و اصلا كمكي به خانواده اين افراد يا تلاشي براي آزادي آنها صورت گرفته است؟
ما هم تلاش گستردهاي انجام داديم. مشكل اين است كه ما در سومالي نمايندگي نداريم. آخرين خواسته اين دزدان دريايي حدود ۸۰۰ميليون تومان است. تلاش كرديم كه به خانواده اين افراد كمك شود اما به خودشان نه. هنوز نه اهل كنارك توانستند اين ۸۰۰ميليون تومان را فراهم كنند و نه تا اين لحظه ما توانستيم به اين پول برسيم. البته من در همين سفرم به تهران به وزارت خارجه رفتم و يكي از صحبتها همين بود. وزارت خارجه هم آمادگي كمككردن دارد، به شرطي كه اعتماد كند و در ازاي اين پول، اسرا آزاد شوند، چراكه اين پول بيتالمال است. ما اميدواريم به زودي نتيجهاي حاصل شود.
يعني در جلسه شما با آقاي ظريف اين بحث مطرح شد؟
بله. دونفر از اهالي اين استان هم قبلا در كشورهاي آفريقايي زنداني شدند كه با پيگيري وزارت خارجه آزاد شدند. ما هم براي تشكر رفتيم و من از آقاي ظريف درخواست كردم كه درباره اين صيادان هم تلاش كنند و گفتند كه الان حكومت سومالي عوض شده و وزارت خارجه تلاش ميكند با رئيس دولت جديد ارتباط برقرار كند.
بهمن ۹۲ تعدادي از سربازان ايراني توسط يك گروهك تروريستي به اسارت برده شدند كه شما در آزادي آنها نقش داشتيد. امسال هم يك گروهك تروريستي در حمله به هنگ مرزي ميرجاوه، يك سرباز را به اسارت برد كه با گذشت ماهها، هنوز خانواده او در انتظار بازگشت و خبر سلامتياش هستند. تلاشي براي آزادي اين سرباز انجام نداديد يا از شما خواسته نشده كه كاري در اين زمينه انجام دهيد؟
نه كسي از ما خواسته و نه گزارشي به ما دادند، چون همان سربازها كه آزاد شدند، بسياري مسئولان را مورد حمله قرار دادند كه چرا به فلاني مراجعه كرديد و اختلافي در درون افتاد. بعضيها متاسفانه تنگنظري دارند و الان هيچكسي جرأت نكرده به ما مراجعه كند و من چون هيچ اطلاعاتي ندارم، دنبال قضيه نرفتم. ما به اين فكريم كه خودشان در تلاشند كه اين سرباز را آزاد كنند.
البته من يك موضوع را يادآوري كنم كه به نامه مقام معظم رهبري مرتبط است و آن استخدام اهل سنت بهعنوان كادر رسمي در نيروهاي مسلح است. چيزي كه اينجا براي ما تلخ بود؛ يك تلخي اين بود كه مرزبانان ما را شهيد كردند و دوم اينكه چرا همه اين شهدا از عزيزان شيعه ما باشند، چرا ٥نفر از اين ۱۰نفر نبايد اهل سنت باشند؟ چرا براي حفاظت از مرزها در كنار هم شهيد نشويم؟ انگيزهاي كه در اهل سنت براي حفاظت از مرزها وجود دارد ولي چون استخدام نميكنند، كسي از اهل سنت وجود ندارد. ما ميگوييم شهادت را از ما دريغ نكنيد و زمينه را براي كساني كه انگيزه دارند، از ميهن و مرزشان دفاع كنند فراهم شود؛ بگذاريد در كنار هم بميريم و از كشورمان دفاع كنيم. با اين كار وحدت ما تحكيم و دلها نزديكتر ميشوند.
در سالهاي گذشته اقدامات تروريستي در اين استان كمتر شده اما هنوز هم گروهكهايي وجود دارند كه همين شهادت سربازان مرزباني يكي از اقدامات كور آنها بوده است. اينها گاهي خود را مدافع حقوق اهل سنت ميدانند. راهحل شما براي حل ريشهاي اين موضوع و از بينرفتن اين گروهكها چيست؟
اهل سنت در سطح كشور براين موضوع اجماع دارند كه حق و حقوق آنها بايد از طريق قانون و گفتمان پيگيري شود، اهل سنت همه با خشونت مخالف هستند. خشونت راه مطالبه حقوق نيست. اين افرادي كه بيرون از مرزها هستند و مشكلاتي ايجاد ميكنند، اعتقاد ما اين است كه فريب خوردند و چه بسا كه از بعضي جاها تحريك ميشوند.
اعتقاد ما بر اين است كه خشونت و كشتار نبايد وجود داشته باشد و بايد به سمت قانون و گفتمان برويم. بعضي از اين گروهكها علماي اهل سنت را هم تهديد ميكنند. من معتقدم كه بالاترين مبارزه با افراطگرايي و خشونت همان اجراي عدالت است. عدالت ضامن امنيت است. اگر عدالت اجرا شود و نگاه يكسان وجود داشته باشد، از هر مبارزه و مقابله نظامي تأثيرگذارتر است و ريشه افراطگرايي و خشونت را خشك خواهد كرد.